وقتی لیندون بی جانسون در اوایل دهه 1950 رهبری گروه دموکرات سنا را بر عهده گرفت، هرکسی که انتظار داشت روزی ثابتقدمترین مدافع حقوق شهروندی در نزدیک به 100 سال گذشته شود، در اتاقی پر از دود مورد تمسخر قرار میگیرد.
با این حال، تنها چند سال بعد، سناتور ریچارد راسل، مدافع جداییطلب و برتریطلب سفیدپوست، از مشاور خود جدا شد و قانون حقوق مدنی 1957 را تقویت کرد و بعداً به عنوان رئیسجمهور، قانون حقوق مدنی در سال 1964 را تصویب کرد. د. حق رأی. قانون و قانون مسکن عادلانه. هیچ کدام از اینها به این معنی نبود که جانسون نژادپرست نبوده است. بلکه دید که آینده به کجا می رود.
جانسون به درستی درک کرد که سیاست جداییطلبانه او را تا جایی که میتوانست پیش برده است و برای اینکه به سطح یک شخصیت ملی برسد، باید دور بزند و متحد جنبش حقوق مدنی شود. نبوغ جانسون در توانایی او برای دیدن چشم انداز سیاسی در حال تغییر و پتانسیل ائتلاف های جدید نهفته در آنها - و شکل دادن به خود به عنوان مردی در قلب این ائتلاف جدید نهفته است.
جانسون میتواند به راحتی به سیاست جداییطلبی بچسبد و به عنوان یک مدافع سرسخت نیو دیل، تا پایان عمر به پیروزی (و سرقت) در انتخابات ادامه دهد. توانایی سناتور جو مانچین برای ادامه پیروزی در انتخابات به عنوان یک دموکرات میانه رو و طرفدار کسب و کار در ویرجینیای غربی چندان قطعی نیست، اما به نظر می رسد مانچین معتقد است که می تواند ادامه دهد و دفاع از صنعت زغال سنگ را به تجارتی تبدیل کند که در آن حضور دارد. نه تنها یک قاضی، بلکه یک بازیکن - جایگاه مرکزی در سیاست او. مانچین در مخالفت با قانون ساخت و ساز بهتر، گفت سرمایه گذاری او در انرژی پاک اقتصاد را خیلی سریع از سوخت های فسیلی دور می کند و او به تعدادی از مقررات خاص که به گفته او برای زغال سنگ ناعادلانه است، اعتراض کرد.
از قضا، مسیری بسیار شبیه به مسیری که برای جانسون گشوده شد، اکنون در مقابل مانچین قرار دارد، اما دیدگاه محدود مانچین از خود و پتانسیلهایش به این معنی است که او به سختی آن را خواهد دید. سقف خیالی ای که او درست بالای سرش می بیند برای یک سناتور - موجودی که گفته می شود از خواب بیدار می شود و رئیس جمهور را در آینه می بیند - و برای مردی که دائماً در آرزوی روزهای باشکوه فرمانداری اش است، غیرمعمول است، زمانی که یک موقعیت واقعی داشت. قدرت اجرایی، چیزی که به همکارانش می گوید که بیش از همه دلش برایش تنگ شده است. با این حال او آنقدر از دست نمی دهد تا راه خود را به سوی دستاوردهای ملی ببیند.
اگر مانچین تخیل سیاسی و اعتماد بیشتری پشت جاهطلبیهای خود داشت، میتوانست ببیند که شکستن زغال سنگ و ریاضت تنها راه نجات او از مارپیچ سیاسی مرگ او است - و حتی میتوانست او را به عنوان رئیس جمهور منصوب کند.
LBJ و Manchin هر دو پسر سیاستمداران روستایی کوچک در شرایط مشابه ظاهر شدند. پدر جانسون که در ساختمان ایالتی در آستین تگزاس خدمت می کند، دو بار در تجارت پنبه ورشکست شد و جانسون مجبور شد نام خانوادگی خود را بخرد. پدربزرگ و پدر مانچین، شهرداران فارمینگتون، ویرجینیای غربی، اولین خواربارفروش و دومین مالک یک فروشگاه فرش بودند. عموی او A. James Manchin نیز وارد سیاست شد، اما به طرز شرم آوری از سمت خزانه داری استعفا داد. این امر امیدهای پدر مانچین را برای ساختن یک سلسله سیاسی با الگوبرداری از خانواده کندی کاهش نداد. این ارتباط شخصی بود: منچینز به عنوان شرپا ویرجینیای غربی برای اولین پیروزی پرزیدنت جان اف کندی در آنجا در سال 1960 خدمت کرد.
مانچین سناتوری کاملاً متفاوت از جانسون است، حتی اگر خاستگاه و سیاست آنها مشابه باشد. جانسون به سنا نگاه کرد، ماهیت آن را پیشبینی کرد و آن را مطیع اراده خود کرد و ائتلافهای سیاسی لحظهای ایجاد کرد که دیگران ندیده بودند. او همچنین در سنا نرمتری کار کرد، در بحبوحه یک تحول سیاسی که منجر به سالن استخوانبندی شد که مانچین در سال 2010 وارد آن شد. به نگرش دو حزبی گرامی او. همانطور که مانچین با پرسترویکای چریکی دست و پنجه نرم می کرد و بی اختیار تکان می داد، جانسون خم شد و او را به قدرت ملی رساند. رویکرد مانچین به مجلس سنا - استفاده از فیلیباستر برای تغییر ساعت و بازگرداندن روزهای ظاهراً آرام مجلس بالا - بسیار به راسل نزدیکتر است تا جانسون.
اما اگر مانچین علاقه مند بود، ریاست جمهوری دموکرات به همان اندازه سبک است که در طول نسل ها بوده است. معاون رئیسجمهور موضوع گمانهزنیهای بیپایانی درباره ماهیت و علت سقوط او بوده است، و اینکه آیا رئیسجمهور برای انتخاب مجدد نامزد خواهد شد یا خیر، یک سوال گسترده است (او میگوید که خواهد شد). در دنیایی که مانچین تصمیم گرفته است به اتحادیه معدنچیان زغالسنگ روی بیاورد، اتحادیهای که از او میخواهد به جای طرفداری از صاحبان معادن زغالسنگ، مخالفت خود را با ساختن بهتر بازنگری کند، فرصتهای جدیدی بلافاصله باز میشود.
رای دهندگان اولیه دموکراتیک و نهادهای رسانه ای که اخبار آنها از طریق آنها فیلتر می شود، به طور فزاینده ای در تفکر خود نسبت به روند نامزدی عمل گرا می شوند. در حالی که رای دهندگان جمهوری خواه آماده گرفتن اعلامیه ای با کارت وحشی مانند بری گلدواتر یا دونالد ترامپ هستند، رای دهندگان دموکرات در تلاش هستند تا برنده ای را انتخاب کنند. رای دهندگان سفیدپوست سیاهپوست و حومه شهر، تصمیم گیری خود را بر اساس تلاش های شوم خود برای پیش بینی اینکه کدام نامزد دموکرات برای آن دسته از رای دهندگان غیرقابل نفوذ طبقه کارگر سفیدپوست که منجر به پوشش انتخابات می شوند، جذاب ترین - یا حداقل غیرجذاب ترین نامزد دموکرات خواهد بود، پایه گذاری می کنند. این واقعیت که رای دهندگان دموکرات در پاسخ به این سوال خیلی خوب نیستند - آنها جان کری را نامزد کردند زیرا فکر می کردند هیچ کس نمی تواند ویژگی های میهن پرستانه یک قهرمان جنگ را خدشه دار کند - از تمایل آنها برای تلاش کم نکرد.
در دنیایی که مانچین ریاست جمهوری بایدن را نجات داد و قانون بازگشت برای قانون بهتر را در مقیاس بزرگ معرفی کرد و به دنبال آن استثنایی در حق رای ایجاد کرد، او بلافاصله به صدر گروه ریاست جمهوری صعود خواهد کرد و همه ویلیام آن را تشویق کردند. باربر دوم به الکساندریا اوکاسیو کورتز از جنبش طلوع آفتاب کارگران معدن متحد. برای رای دهندگان اولیه که در تعجب هستند که چه نوع نامزدی ممکن است در داخل کشور دوست داشته باشد، دیگر نامزدی هیترلند از یک سناتور ویرجینیای غربی وجود ندارد. و هنگامی که یک نامزد در دوران قطبی شده ما ادعای نامزدی کرد، عملاً تضمینی برای یک انتخابات نزدیک به او خواهد بود.
البته، افرادی گریه خواهند کرد و هشدار می دهند که نمی توان به مانچین اعتماد کرد و فقط بدبینانه به سمت سیاست جدید خود حرکت می کند - من در میان آنها پر سر و صدا خواهم بود - همانطور که چنین شکاکان لیبرالی در مورد ادعاهای جانسون در مورد دگرگونی هایی که با اصرار او به وجود آمد وجود داشت. در ادامه حذف کلمه N در مکالمه. اما در نهایت برای قانون حقوق شهروندی فرقی نمی کند که امضای آن با عشق نوشته شده باشد یا با جاه طلبی سیاسی بدبینانه و دوزی از نژادپرستی. برای انتشار کربن، فرقی نمی کند که با احساسات گرم کاهش یابد یا به دنبال جاه طلبی سرد.
با این حال، این مقایسه ای که شما خواندید برای اندیشیدن بیهوده است، با این حال، ممکن است به خودی خود گویاترین گواه بر شکست تخیل سیاسی مانچین باشد. حتی رئیس جمهور جو بایدن، که دوران حرفه ای خود را صرف تعریف حالت تدافعی، تدریجی میانه رو- میانه رو کرد، در حال حاضر این امکان را تشخیص داد. اما او بدون مانچین نمی تواند به آنجا برسد و مانچین که در معدن متروکه ای گم شده است، نمی تواند راه خود را به آنجا ببیند.
[ad_2]
مقالات مشابه
- خرید شومیز و بلوز زنانه
- فیلم جدید نت فلیست چارلی کافمن درخشان است. در اینجا یک راهنمای برای یک فیلمساز واقعا نوآورانه است.
- هزینه ترجمه متون تخصصی کامپیوتر چقدر است؟
- اندک و جسارت از تناسیتی
- سن پابلو خیابان فاز یک makeover کامل: 'این مانند اتاق خانواده از نخل صحرا'
- 2 برنده و 3 بازنده از شب سوم کنوانسیون ملی جمهوری خواهان
- اسکراب صورت سینت ایوز مدل ضد آکنه وزن 283 گرم - کادولین
- باربری و اتوبار ایت الله کاشانی
- جت های نظامی متقابل Coachella Valley آسمان در سلام به پزشکی کارگران
- تنها جزیره پالم اسپرینگز خنده دار وجودی کمدی حدود 2 dirtbags که پیدا کردن هر یک از دیگر