پسر عموی من کشته شد در چارلستون کلیسا رفتند. در اینجا چیزی است که اتفاق می افتد پس از دوربین های ترک.

در سال 2015 تابستان قبل از سال آخر دبیرستان نیروهای مسلح راه می رفت به مادر Emanuel کلیسا در چارلستون کارولینا

توسط NEWSOULS در 22 خرداد 1399

در سال 2015 تابستان قبل از سال آخر دبیرستان نیروهای مسلح راه می رفت به مادر Emanuel کلیسا در چارلستون کارولینای جنوبی است. در مجموع غریبه شد با این وجود دعوت برای پیوستن به گروه مطالعه کتاب مقدس است. زمانی که به محله های کشیش نشین خم سر خود را به دعا او باز آتش, کشته شدن نه نفر از اعضای کلیسا. سینتیا. سوزی. اتل. Depayne. Tywanza. Daniel. Sharonda. میرا. Clementa.

صبح روز بعد من دیدم که پدر و مادر من فقط ساعت پس از بازگشت از یک سفر خارج از کشور متوجه شدم که یکی از افرادی که فوت کرده بود ، Clementa — پسر عموی ما ما خون 42 ساله و یک کارولینای جنوبی, سناتور ایالت.

بعد از چند هفته احساس آنها می تواند به عنوان خوانده شده در هر روزنامه در کشور است. من دیدم خانواده ما چهره در تلویزیون در ایستگاه گاز در سالن مو در محل کار. عزیزم من عموزاده کردم برای دیدار با اوباما. من آنها را پایین تر Clementa به قبر او. من دیدم که مردم به صف ایستادند و برای تشییع جنازه او صفوف تماشا مادرم گریه کنار قبر پدر, تماشا شوهر, خانواده, عرق زیر کارولینای خورشید. من تماشا به عنوان خبر پخش Clementa سخنرانی اعتراض برای والتر اسکات یک مرد غیر مسلح به ضرب گلوله توسط پلیس, درست سه ماه قبل از. من آنها را بازداشت قاتل او بر آسان و در روز روشن و او را به برگر کینگ در زندان است.

من 17 و من در نهایت متوجه شدم که آنچه را که جهان تا به حال شده است در تلاش به من بگویید. "به یاد داشته باشید این است. این چیزی است که برای ما اتفاق می افتد. این چیزی است که اتفاق می افتد به شما."

من آرزو می کنم من می توانم می گویند که آخرین بار من به تماشای یک ای به تصویری با نفس bated, تماشا شوهر جلو و تفنگ خود را با صفر فکر تماشای یک جسم سیاه می گیرند و هرگز به عقب بر گردیم. اما نبود آخرین بار — به دور از آن.

ظهور فن آوری با آن به ارمغان آورد یک راه جدید برای برقراری ارتباط یک راه جدید برای سازماندهی علیه دولت پلیس مصر در حفاظت از خود را دارد. پلیس می تواند قرار دادن یک بیانیه اما می تواند برای خود تصمیم بگیرند. اگر یک تصویر ارزش هزار کلمه فیلم است که کتاب مقدس از کوه پایین آمده.

در ماه گذشته به خصوص رسانه های اجتماعی شده است هولناک با فیلم نژادپرستانه حالات. در بهترین حالت آن را عمدی اتهام ساخته شده بر روی یک نسیم ملایم birdwatcher. در بدترین حالت این قتل یک مرد از یک زن, یک دوست در حال پخش و بیش از بیش و بیش از دوباره. سیاه تروما جدید نیست. برای قرن آمریکایی های آفریقایی تبار مجبور به مقابله با یک دادگستری طولانی تاخیر و رد شده است. آنها toiled و آج و بلد برای یک روز جدید و یک راه جدید رو به جلو است. اما تازه کشف ویروسی شهرت مرگ سیاه ساخته شده است آن را غیر قابل اجتناب.

چه اتفاقی می افتد بعدی: صف آرایی گریه می کند فرم, مردم, ارسال عکس و یا همدردی یا نماز. خشم و دادخواست شروع و در جایی در طول راه یک نام می شود بیش از فقط یک نام است. اما چند درک آنچه اتفاق می افتد پس از آن زمانی که مردم تایر از کلیک کردن بر روی یک ویدیو که دیگر آنها را بریده بریده نفس کشیدن. چه اتفاقی می افتد زمانی که چشم یک ملت به بعدی حرکت می کند شهر بعدی پلیس آینده ،

شما با چپ باقی مانده از یک شهر از یک خانواده و از یک مادر یا خواهر یا دختر که تا به حال بدترین لحظات زندگی خود را پخش دوباره و دوباره. عزیزان خود را در آخرین لحظات استفاده شده است در فکر می کنم قطعه Facebook استدلال تظاهرات سیاسی ، چهره محبوب خود شده است گچ بری دوباره و دوباره بر نشانه, تی شرت, Facebook دیوار تا بینایی می شود غیر قابل تصور است. وعده های ساخته شده در مقابل دوربین زمانی که چراغ را دیدم و چشم یک ملت به تماشای هستند نه بیشتر.

برای بقیه زندگی من را یاد پسر عموی من. وقت و زمان دوباره مثل او خواهد بود دوباره به اشتراک گذاشته شده در رسانه های اجتماعی در سالگرد مرگ او روز خود را دختران جوان صحبت کرد و در ماه مارس برای زندگی ما و در هر زمان تنها یک افسر پلیس کشته شدن کسی. من را به عنوان دیده بان او حک شده است دوباره و دوباره در تمثال به عنوان یک کارتون به عنوان یک نقاشی آبرنگ با هاله یا با یک تاج گل adorning سر خود را. هر چند که رئیس جمهور اوباما آواز "گریس شگفت انگیز" خواهد گردش دوباره و به جای او من را به عنوان دیده بان دوربین تابه بیش از جمعیت تا آن را حل و فصل در پنج ردیف از سالن آمفی تئاتر جایی که من دیده بان من پسر عموی همسر گریه و پشت سر او مادر من تعظیم سر او را تحت وزن از روز است.

و هر بار که من دیده بان من می ترسم این ویدئو بعد خواهد بود من تا مطمئن شوید که بعد از پلیس یا سفید مرد من توهین را به بالاترین دستاورد های ویروسی. در دبیرستان من حاضر به اطراف فعالیت غیر قانونی حاضر به سرعت رو حملات هراس زمانی که ماشین پلیس نزدیک بودند و فلج شده بود و در مورد آنچه که یک اشتباه می تواند به معنای. حتی در حال حاضر به عنوان یک بزرگسال من از آنچه اتفاق خواهد افتاد که اگر من پدر و مادر مجبور به تماشای فیلم دیگری از خون خود ریختن در خیابان. من سیاه و سفید دیده بان بدن پاییز تماشای بدن خود را گرفته از کلیسا و من به یاد دارم که این دنیا را نمی خواهد به نوعی به من که تنها حق اجداد من' مبارزه فراهم کرده است من در این سن و سال که با مرگ است.

اما حتی بیشتر از من ترس از اینکه به یاد من می ترسم از اینکه فراموش شده است. برای هر نام که ما فریاد در خیابان ها وجود دارد نام زمزمه بی سر و صدا و به تنهایی. یک نام است که تا به حال هیچ تصویری ضبط. یک نام که در آن پس از بررسی داخلی در ادارات پلیس استفاده از زور تلقی "قابل قبول است."

من به تنهایی نیست. وجود دارد بی حد و حصر, نام, بی حد و حصر خانواده هایی که باید عزیزان خود می میرند و دوباره و دوباره. وجود نوجوانان هستند که ویروسی ترافیک متوقف می شود را تعریف بقیه زندگی خود را. و با هر گرافیک خشونت آمیز تصویری از مرگ وجود دارد preteens و کودکان در حال تدریس است که چشم انداز خود را مهم خواهد شد تا آنجا که خود مظنون به جرم و جنایت.

من 14 که من یاد گرفتم این درس است. امت تا 14 هنگامی که او فوت کرد زمانی که مادر خود را گریستم با پسر خود در پای هنگامی که بدن شکسته خود را گذاشته و در تابوت را برای جهان را ببینید. برای تمام درس های این کشور ممکن است آموخته اند که بعد دوستانی که بازی کردن با او را که زد با او که سوت کشید با او آموخته چیزی متفاوت است: "به یاد داشته باشید. این هنوز هم می تواند شما را."

با هر تصویری که خشم همان باقی می ماند اما پاسخ ما به آن رشد می کند و بی حس. دیدن مرگ حتی از طریق یک صفحه نمایش تغییر زندگی یک فرد را برای همیشه لطفا برای. بنابراین تصور کنید آنچه در آن مانند برای نوجوانان, تماشای این طریق خود گوشی, دیدن زندگی snuffed از چشم مردم دوباره و دوباره. تصور کنید چه می کند این برای کودکان جوان تر که تبدیل به عادت کرده اند به دیدن بدن پاییز و مردم فریاد را با دست خود بالا فایده ای نداشت. چه آن را به شما به تماشای یک زندگی پایان می شود و مجبور به نگه داشتن اسکرول? ما باید ایجاد یک جدید مناجات که ارزش چشم بالاتر از همه چیز و در انجام این کار ما در حال ساخت تلاش ما برای آزادی است که بسیار سخت تر است. ما باید ایجاد یک زندگی قبرستان یک میدان مین پرخاشگری و درد و بصری و میر خشونت آمیز است که ما باید نرمال. من نیازی به دیدن فیلم دیگری از مرگ به یادآوری است که زندگی یک فرد اهمیت ندارد. و نه شما.

تصور کنید اگر این تظاهرات که به دنبال جورج فلوید مرگ اتفاق افتاده بود بدون یک ویدیو. تصور کنید به جای داستان ملایم و خدا ترس مرد سیاه پوست کشته شدن تحت سوء ظن و مطرح تا توسط برادران و خواهران صحبت کردن نام خود را در خیابان. تصور کنید اگر هر بار که کسی فوت در بازداشت پلیس ما نمی جمع آوری شهادت از cop دوستان در مورد چگونگی افسر بود ، تصور کنید اگر این مهم نیست که آیا او در سرقت اگر مهم نبود که او زد که آنها به صورت یک کیف پول است که او با پوشیدن یک hoodie. تصور کنید اگر ما در مورد مراقبت از آنها همه آنچه در جهان می خواهم که اگر ما آب گرفتگی خیابان ها به صحبت می کنند نام خود را در هر زمان وجود دارد و نام خود را به صحبت می کنند. تصور کنید آنچه در آن می خواهم به واقعا عمل مانند تمام زندگی خود اهمیت.

من نمی تواند عمل به عنوان اگر من پاسخ. امشب من نوشتن در یک رختخواب گرم و فردا من از خواب بیدار خواهد شد برای دیدن ویدئوها از افرادی که صرف شب در زندان دانشجویان yanked اتومبیل های خود را, معترضان گذاشته برهنه در مقابل بیلی باشگاه ها و گاز اشک آور. وجود خواهد داشت یک پایان. شعارهای مرگ خواهد شد و سنگر را ترک خیابانها و دو ماه از در حال حاضر من راه رفتن را در همان خیابان که سوخته و من هنوز هم می ترسم از اینکه به یاد.

من نمی دانم چه چیزی را در زندگی من مهم است. اما من می دانم که من نمی توانم اجازه دهید ترس من از اینکه به یاد چیزی اشتباه مرا از به یاد بودن برای دلایل درست.

بنابراین من را به یاد داشته باشید — جورج و Ahmaud و شان و تونی و Breonna و یاسین و اریک و Trayvon و مایک و آنهایی که هیچ کس به یاد و آنهایی که هیچ کس نمی داند و آنهایی که نمی درگذشت و در عین حال آنهایی که باید و هزاران نفر از ترانس خواهران و برادران که قتل دیدن خیابان های خالی. من به یاد داشته باشید Clementa. و من امیدوارم که پس از این آگهی ها دور نورد و راهپیمایی متوقف می شود و محبوبیت محو شما به یاد داشته باشید آنها را بیش از حد.

این مقاله که با اقتباس از یک پست در متوسط.

Zoe تعمید جونز دیجیتال روزنامه نگار منتقد فرهنگی و تولید کننده ویدئو مستقر در شهر نیویورک است. کار او شده است در Newsweek, Refinery29, و بیشتر.


پشتیبانی بورسی را توضیح روزنامه نگاری

هر روز در Vox هدف ما برای پاسخ به مهم ترین سوالات و ارائه شما و مخاطبان ما در سراسر جهان با اطلاعات است که قدرت را به صرفه جویی در زندگی می کند. ماموریت ما این شده است هرگز حیاتی تر از آن است که در این لحظه: برای توانمند سازی شما از طریق درک. Vox کار رسیدن به مردم بیشتر از همیشه اما متمایز ما با نام تجاری توضیحی روزنامه نگاری طول می کشد تا منابع — به خصوص در طول یک بیماری همه گیر و رکود اقتصادی. مالی خود را کمک خواهد تلقی نمی اهدای اما آن را قادر می سازد کارکنان ما به ادامه به ارائه مقالات رایگان, فیلم ها و پادکست ها در کیفیت و حجم که در این لحظه نیاز دارد. لطفا نظر سهم به بورسی امروز.



tinyurlis.gdu.nuclck.ruulvis.netshrtco.de
آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن