"یخ زده 2" بود موسیقی متن فیلم برای من خانواده کروناویروس بحران

روز مدرسه ما اعلام کرد آن را خواهد دید گوشی من chirped با به طور فزاینده فوری فشار هشدار. به عنوان من flicked

توسط NEWSOULS در 24 اردیبهشت 1399

روز مدرسه ما اعلام کرد آن را خواهد دید گوشی من chirped با به طور فزاینده فوری فشار هشدار. به عنوان من flicked دور هشدار دهنده اخبار در مورد رمان coronavirus همه گیر—اضطراری ملی اعلام کرد, سفر, ممنوع, بازار سهام سقوط کرد—یک هشدار از طریق تحویل خبر خوب: دیزنی خواهد شروع جریان Frozen 2 که آخر هفته, سه ماه زودتر از برنامه ریزی یک هدیه به پدر و مادر رو به نامشخص مقدار از زمان در خانه.

آن شب من تماشا اصلی یخ زده با دو فرزند جوان من به عنوان من تا به حال در بسیاری از روزهای جمعه قبل از. اما این جمعه یک فیلم در مورد یک ملکه است که می تواند کشتن مردم با دست زدن به آنها را احساس بیشتر شبیه به یک داستان ترسناک. زمانی که السا پذیرفت و خودش را به یک کنترل از راه دور قلعه یخ برای حفاظت از روستا—واقعا نهایی اجتماعی-فاصله فلکس—من نگاه عصبی را در خود من بچه ها, انیمیشن, آبی, یخ پاره ها, رقص, در سراسر چهره خود را. متن ترانه من شنیده ام آنها را می خوانم شاید از 3000 بار در املای خود من در انتظار سرنوشت: پادشاهی از انزوا و به نظر می رسد مانند من ملکه هستم.

در اوایل روز چه من و همسرم نگران بود اختلال در روال ما—هیچ مدرسه هیچ کار بدون دوستان—چگونه در همه زمان ها در داخل خانه را تحت تاثیر قرار دهد بچه های ما. مثل السا قلعه ما می دانستیم که ما خانه را از ما حفاظت از این بیماری همه گیر. اما آن را سخت به لرزش احساس است که ما در حال به دام افتاده در مقابل ما بخواهد در داخل این دیوارها.

من تعجب می کنم که آنچه آنها را به یاد داشته باشید در مورد این زمان ما در مورد خانه و خانواده, به عنوان من فکر می کنم به آنچه که من به یاد داشته باشید از 5 سال, سن دختر من در حال حاضر. در حالی که سورتمه با همسایگان ما تصمیم گرفت این امر می تواند یک ایده خوب را به تلاش فرمان های چوبی بزرگ سورتمه دراز و باریک از طریق راست مثلث ایجاد شده توسط اسلاید از ما swingset. من به یاد داشته باشید چهره دوست داشتنی به اسلاید خرد فرنوم از بافت نرم که افسار لب های من به من لثه. همه من به یاد داشته باشید که خون یک دنباله از سیاه چاله ها در, برف و دور از تب و تاب بودن از پنجره آشپزخانه. من می دانستم که اگر من فقط می تواند در داخل به من آغوش من امن است.

A mom and daughter inside of a heart. Illustration by a child.

شاید من امیدوارم که همه آنها را به یاد داشته باشید که یخ زده 2. من 5 ساله industriously بازتولید صحنه های از فیلم سر قابل شستشو نشانگر مداخله آنها را به هر دیوار اتاق نشیمن. من 2 ساله می خواهد برای شنیدن آهنگ ها اغلب که من تدریس او را به احضار آنها از ما هوشمند بلندگو. السا در جدیدترین unsettlingly مربوطه سرود—به ناشناخته! به ناشناخته! به unknooooooown!—شروع به شکل رسمی ما coronavirus موسیقی متن فیلم. برای شش هفته من جیغ زدن کودکان در این لحظات نا مناسب به عنوان آنها در ماه مارس محافل در اطراف ما ، این بازی زمانی که من فرماندار ما اعلام کند که مدارس نمی خواهد بازگشایی برای بقیه سال. این بازی زمانی که من به عنوان خوانده شده که 40 درصد از افرادی که زندگی در شهر دیگر مشاغل. و آن را زمانی که من یاد مادر من تست مثبت برای COVID-19.

با وجود در نظر گرفتن هر احتیاط پدر و مادر من تا به حال به نوعی تبدیل به دام افتاده با این ویروس در داخل خانه خود را, و آنها در مواجه وحشتناک مخمصه. پدر من یک ضربان ساز قرار دادن او را در یک خطر بسیار بالاتر از گرفتن به طور جدی بیمار اگر او قرارداد این بیماری است. شبکه خود را از دوستان است که اغلب مسن تر هم شد همه پناه در محل. چه پدر و مادر من تا به حال انجام برای جلوگیری از یک روستایی بیمارستان با هیچ فشرده-مراقبت از تخت به نظر می رسید غیر ممکن است بدون پشتیبانی بیشتر. آنها دستور داده شد به ماندن در داخل برای هفته—و به نوعی از هم جدا ماندن.

این نیست که چگونه از آن قرار بود به کار من فکر کردم به من خیره شد گوشی من هنوز هم در شوک است. وقتی که من بچه بودم این جیر جیر درب کشویی مدلول من ایمن از خطرات ناشی از جهان خارج است. خانه پناهگاه بودند که نگه داشته شود سرد که در آن مادر من می خواهم بسته نرم افزاری من نزدیک به او را در پتو من snowsuit ذوب به خیس پشته گرم کف مشمع کف اتاق. هنگامی که به احتمال زیاد راه به قرارداد COVID-19 است از دیگر عزیزان کسانی دنج فضاهای آن تنگ در آغوش یک بار درمان تبدیل شده اند به طور بالقوه کشنده است.

حتی اگر من چند بلوک به جای چند صد مایل دور, هیچ چیز وجود دارد من می توانید انجام دهید برای کمک به. من فقط می توانید تصویر خود را در خانه آویخته در چرخش snowdrifts, مادر من بسته داخل اتاق خواب خود را و لرز و تنهایی. در خانه ما احساس ناتوان تر از روز, من در تلاش برای زندگی را احساس طبیعی برای فرزندان خود, اما این غیر ممکن است به تمرکز بر روی کاری که در دست. من از طریق الک کردن برج از لباس های شسته شده و رها شده کاسه از غلات در آشپزخانه, آشپزخانه, کشویی لپ تاپ من از زیر ناتمام math worksheets به دزدکی حرکت کردن در چند ساعت کار می کنند. هر شب من رفتن به سمت دیگر مقابله به طبخ شام در حالی که من دیده بان شهردار شهر من به تنهایی در یک اتاق به اعلام تعداد مرگ و میر در سراسر منطقه است. من تعجب می کنم که چگونه به زودی من مادر را تبدیل به یک آمار در خود شهرستان است.

خانه ما که تا به حال فقط یک هفته قبل از احساس مانند یک محل حبس, در حال حاضر تبدیل به یک پناهگاه و آن را تنها احساس امنیت در شب را ترک کند زمانی که هیچ کس دیگری در اطراف. من پیاده روی تا تپه ای در محله ما شاهد خود من پادشاهی که کاهش یافته است خاموش در مرکز شهر برج های روشن آبی روشن برای کارکنان مراقبت های بهداشتی. من باز Instagram و خیره در قرنطینه آشپزخانه از دوستان من خال خال با خمیر ترش boules. آنها زندگی در جهان های مختلف که در آن خانه باقی می ماند بیماری-رایگان.

حتی پی در پی viewings از منجمد 2 ارائه نمی دهد بسیار مهلت. در فیلم—spoiler alert—السا مجموعه های خارج برای پیدا کردن یک تماس صوتی به او در شب. آن است که او را مادر مرده که السا می آموزد هنگامی که در معرض خطر زندگی خود را برای نجات السا پدر اما در نهایت هر دو آنها جان سپردند. وقتی که مامان من معمولی متون من یک شب که او تا به حال به نحوی در بین وان حمام و تخت خواب من کابوس شروع به بافتن طرح با واقعیت است. بعد او به من می گوید او نمی تواند ایستاده تا پدرم برای کمک به او را به بستراو را لمس کنند!—و من متقاعد شده ام من دیده ام هر دو پدر و مادر من برای آخرین بار.

"هنگامی که آن را به همان دوباره ؟" دختر من می پرسد و من می خواهم به او بگویم آن را نمی خواهد. من بخشی از یک نسل کامل از زنان مراقبت به طور همزمان برای بچه های ما بود و بعد از پدر و مادر که در حال زندگی می کنند ، در حال حاضر با امکانات, پرستاری است که ما بر این باور بودند امن به خطر بیافتد بسیاری از ما به پایان خواهد رسید تا ساخت اتاق در خانه برای پدر و مادر ما تسلیم حرفه ما به تمایل خود را به مسائل مربوط به سلامت. من نمی توانم از فکر کردن است که اگر من فقط می خواهم نقل مکان کرد و پدر و مادرم با من قبل از این لحظه من به نحوی می توانست جان خود را نجات داد.

این راه من می دانم که مادر من در نهایت احساس بهتر است چرا که او راه می رود دوباره در حال حرکت کمی دورتر خود را به فراست-داستد دامنه کوه هر روز. پدرم—که هرگز مریض شدم—ساخته شده است یک خانه ی اسکیمو فقط خارج از پنجره اتاق خواب. او اسناد و مدارک او را از شش فوت دور به عنوان او می ایستد قبل از آن cheekily پیروز موردی از کرونا آبجو در دست دستکشهایش ریخته است.

من راحت تر نفس کشیدن دوباره بیش از حد—تا زمانی که برف شروع به ذوب شدن. بهار و گرم شدن سیگنال بازگشت از مالکان دوم خواهد شد که از آمدن متحده با نصب مرگ عوارض. شورای شهر حاضر نیاز به ماسک. دوم اوج پیش بینی شده پدرم را برای جلوگیری از پدر و مادر من' دوستان برای یک سال یا بیشتر. چه مدت می تواند من مامان—ریه ها او هنوز ضعیف—مدیریت برای محافظت از او را بر خود ؟ من می خواهم همه را به توقف در محل پس پدر و مادر من در امان خواهد بود در داخل خود به خود یخ قلعه بر روی کوه برای همیشه لطفا برای.

که واقع بینانه نیست البته به همین دلیل است که من شروع به ذهنی کنده کاری کردن فضا برای آنها را در اینجا. من عکس آنها را رانندگی بزرگراه بیابانی بین ما بکسل, قدیمی, جریان هوا, تریلر, آنها سال ها وقت صرف بازگرداندن بسیار متفاوت طرح بازنشستگی در ذهن است. من آنها را ببینید کشیدن به جلوی خانه ما و شنیدن squawks از نوه های خود خواهد شد که امیدوارم به تماشای حداقل یک فیلم دیگر پس از آن. من فکر می کنم در مورد آنچه در آن خواهد بود و در نهایت به آغوش مادر من به من در طلوع هر کس داخل خانه. پس از آن من قفل درب نزدیک دروازه و هرگز به کسی اجازه رفتن.



tinyurlis.gdu.nuclck.ruulvis.netshrtco.de
آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن