در روز جمعه، یک الگوی آشنا آشکار شد: وزارت کار گزارش بسیار بسیار خوبی در مورد مشاغل منتشر کرد و رسانه ها همچنان به پوشش اقتصادی بدی که رئیس جمهور جو بایدن در حال تماشای آن بود پرداختند. از آنجایی که اقتصاد 210000 شغل ایجاد کرد، نرخ بیکاری تقریباً نیم درصد کاهش یافت و به 4.2 درصد رسید که یک واحد کامل کمتر از پیشبینی دفتر بودجه کنگره در سال گذشته بود. دستمزدها تقریباً 5 درصد نسبت به سال قبل افزایش یافت و سودهای بالاتر عمدتاً در میان طبقه کارگر متمرکز شد. به عنوان مثال، دستمزد ساعتی کارگران رستوران بیش از 13 درصد افزایش یافته است. این علاوه بر اعتبار مالیاتی برای کودکان و سایر یارانهها در طرح نجات ایالات متحده است که همراه با چکهایی برای تحریک دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق، حسابهای پسانداز مردم را نسبت به یک نسل ضخیمتر کرده است. در عمل، یافتن شغل هرگز آسانتر نبوده است. دستمزدها و ساعات کار به طور پیوسته در حال رشد هستند. و مردم پول بیشتری در بانک دارند.
با این حال، تحقیقات نشان می دهد که آمریکایی ها با اختلاف زیادی می گویند که جهت گیری اقتصاد را دوست ندارند. پس چگونه می توانیم این پارادوکس آشکار را توضیح دهیم؟ چرا مردم مدام می گویند که اقتصاد خراب است، حتی زمانی که دستمزدها افزایش می یابد و بیکاری در حال کاهش است؟
وسوسه انگیز است که فرض کنیم پاسخ در این واقعیت نهفته است که از اواخر دهه 1970 ما حدود 40 سال بدون رشد دستمزد واقعی زندگی کرده ایم، و اگر دستمزدها همگام با بهره وری باشد، مردم بسیار بیشتر از اکنون انجام می دهند. . این مطمئناً برای ترش کردن مردم برای کل اقتصاد کافی است، اما این توضیح نمی دهد که چرا آنها اکنون نسبت به بسیاری موارد دیگر در 40 سال گذشته اسیدی تر هستند. تناقض این است که نظام سیاسی ما درک نمی کند که مردم چگونه با اقتصاد همذات پنداری می کنند. مردم آمریکا - و مهمتر از همه، رای دهندگان آمریکایی - خود را مصرف کننده می دانند نه کارگر.
برای کارگران، اقتصاد خوب پیش می رود. اما نه چندان برای مصرف کنندگان. اگر از مردم بپرسند وضعیت اقتصاد چگونه است، سؤالی که آنها پاسخ می دهند این است: چقدر به شما خدمات می دهد؟
اگر چیزی از آمازون سفارش دهید، آیا در دسترس است و آیا روز بعد با قیمتی که به آن عادت کرده اید درب منزل شما نمایش داده می شود؟ آیا می توانید سریع Uber ارزان دریافت کنید؟ آیا قیمت گاز و مواد غذایی افزایش یافته است؟ وقتی مردم وارد رستوران میشوند و یکی از بخشها به دلیل نداشتن پرسنل بسته میشود، وقتی میگویند اقتصاد بد میشود منظورشان همین است. آن طور که عادت کرده اند به آنها خدمت نمی کند.
تبدیل مردم آمریکا از کارگر به مصرف کننده قدمت زیادی دارد، اما بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم قدرت واقعی به دست آورد. در طول جنگ، کارگران یا مشاغل خود را ترک کردند تا در خارج از کشور خدمت کنند یا ساعات طولانی در خانه با دستمزد بسیار کمتر از آنچه که می توانستند برای حمایت از تلاش های نظامی دستور دهند، کار می کردند. "با هم میتونیم انجامش بدیم!" یک پوستر معمولی جنرال موتورز که دو مشت را در کنار یکدیگر نشان می داد، یکی را "کار" و دیگری "مدیریت" را نشان می داد. پوستر دستور «به شلیک ادامه دهید!» در بالای تصاویر یک تانک و یک جت جنگنده بود که به تجهیزات کارخانه مهمات نیاز داشت.
وقتی جنگ تمام شد، دیگ جوشید و کارگران خواستار غرامت برای قربانیان خود شدند. آنها برای تلاش نظامی ضروری بودند و اکنون می خواستند مانند آنها با آنها رفتار شود.
اعتصاب بزرگ پس از جنگ در سالهای 1945 و 1946 میلیونها کارگر را مجبور به ترک شغل کرد، مانند چیزی که هرگز در ایالات متحده دیده نشده است. کارگران و اعتصابات، در هر مرحله با آنها مبارزه می کنند و در بسیاری از مسابقات پیروز می شوند. رای دهندگان کنگره را برای اولین بار در 18 سال گذشته به حزب جمهوری خواه سپردند و جمهوری خواهان از این فرصت استفاده کردند و قانون تافت هارتلی را تصویب کردند که به شدت فعالیت های اتحادیه های کارگری را محدود کرد و به نابودی جنبش کارگری کمک کرد. سیاستمداران آمریکایی به جای اینکه به کارگران اجازه دهند کنترل سرنوشت خود را در دست بگیرند، سربازان کهنه سرباز جدید و طبقه متوسط رو به رشد - به هر حال عنصر سفیدپوست - را به قیمت GI، ساختن حومه ها و بزرگراه های بی پایان و ظهور جامعه مصرف کننده انبوه نجات داده اند.
بنابراین معامله این بود: رئیسها کنترل کامل محل کار را در دست خواهند داشت و شما در محل کار ناراضی خواهید بود، اما امنیت مناسبی خواهید داشت و حقوق شما میتواند خانهای با حیاط و جریان بیپایان وسایل برای شما بخرد. که این اقتصاد جدید تولید خواهد کرد. شما در محل کار خود استقلال نداشتید، اما در خانه داشتید، بنابراین روشی که پول خود را خرج می کنید، نه روشی که آن را به دست آورده اید، به روشی تبدیل شده است که شما شناسایی می کنید. شما مصرف کننده بودید نه کارگر.
به عنوان مصرف کننده، ما قضاوت سیاسی می کنیم.
پنجاه سال بعد، پس از حملات 11 سپتامبر، رئیس جمهور جورج دبلیو بوش همه ما را به انجام وظیفه واقعی میهن پرستانه خود فراخواند.
او در هفته های پس از 11 سپتامبر گفت: «یکی از اهداف بزرگ جنگ این ملت، بازگرداندن اعتماد عمومی به صنعت هوانوردی است. "سوار شو. کسب و کار خود را در سراسر کشور انجام دهید. پرواز کنید و از مقاصد عالی در آمریکا لذت ببرید. در دیزنی ورلد در فلوریدا پیاده شوید.
بوش هشدار داد اگر در جمعه سیاه به مسیرهای والمارت حمله نکنیم، تروریست ها پیروز خواهند شد. ما نمی توانیم اجازه دهیم تروریست ها به هدف ترساندن ملت ما دست یابند تا جایی که ما تجارت نکنیم - جایی که مردم خرید نکنند.
و بنابراین ما هم مصرف کننده و هم کارگر هستیم، اما غرور ما در مصرف ماست. اینجاست که ما معتقدیم خودمختاری داریم. به عنوان مصرف کننده، ما قضاوت سیاسی می کنیم.
دموکرات ها ناامید شده اند که بابت افزایش حقوق و ضخیم تر شدن حساب های بانکی افراد اعتباری دریافت نمی کنند، اما فاقد بخش روانی هستند. اگر در اتحادیه هستید و او در حال مبارزه است و برنده ترفیع می شود، آنگاه خواهید فهمید که اتحادیه شایسته آن است. شما و همکارانتان برای حقوق بهتر جنگیدید و پیروز شدید. اگر سیاستمدارانی وجود دارند که از شما حمایت کرده و به اجرای قانون کار در این مسیر کمک کردهاند، شایستگیهایی با این سیاستمداران دارید.
اما اگر در اتحادیه نیستید و رئیستان حقوق شما را افزایش می دهد تا تسلیم نشوید، چرا به دموکرات ها اعتبار می دهید؟ از نظر شما این کار را کردید. شما سخت کار کردید و شایسته این ارتقا بودید. و شما درست می گویید - اما در سال های گذشته شما سخت کار کردید و سپس آنقدر به دست نیاوردید. تفاوت در استخدام کامل بود که تابعی از سیاست است، اما کارگران به ندرت ترفیع خود را با این نوع تصمیمات سیاسی آرام مرتبط می دانند.
با این حال، آنها قیمت ها را به سیاست مرتبط می کنند. آیا افزایش قیمت بنزین و قبوض مواد غذایی مستحق افزایش بود؟ این کاری است که شخص دیگری با آنها انجام می دهد و مجازات کردن یک حزب در قدرت آسان ترین کار است.
[ad_2]
مقالات مشابه
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- لوازم خانگی - دلونگی تک
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- دموکرات ها در حال دست و پنجه نرم کردن با تماس به "پال خواستار قطع بودجه دولت پلیس"
- تابناک تهران معرفی حرف آخر
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- بسیاری از Facebook کارکنان فکر می کنم این شرکت نیاز به ایستادن برای مغلوب ساختن پیشی جستن در حال حاضر بیشتر از همیشه
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- کالیفرنیا منابع Corp., منجر, نفت و گاز, تولید, فایل, برای فصل 11 ورشکستگی
- فرانک لوید رایت طراحی شده Pappas خانه مجموعه برای مشاهده