اول از همه گیر و سپس تظاهرات

این داستان بخشی از 63106 پروژه و تولید شد با همکاری مرکز پولیتزر. پشتیبانی اضافی ارائه شده توسط St. Louis باشگ

توسط NEWSOULS در 23 خرداد 1399

این داستان بخشی از 63106 پروژه و تولید شد با همکاری مرکز پولیتزر. پشتیبانی اضافی ارائه شده توسط St. Louis باشگاه مطبوعات.

چشمانتان به خواندن برچسب مواد تشکیل دهنده در فروشگاه مواد غذایی Courtnesha راجرز می شکند. اشک جریان پایین چهره او و محو چاپ. او می ایستد وجود دارد sniffling آن همه تلاش به جلو و خودش هم به عنوان دیگر خریداران با احتیاط در زمان COVID-19 را گسترده انحراف در اطراف او.

دوستان او مرگ را آسان تر است اگر آن بودند COVID-19 او فکر می کند. دو روز پیش مارسیا از دوستان زمان دبیرستان بود در ماشین با بعضی از پسر او احتمالا سر بیش از پاشنه در عشق با. سپس برای برخی از دلیل راجرز مطمئن است که تا به حال هیچ چیزی برای انجام با مارسیا گلوله strafed ماشین.

پسر در شرایط بحرانی است. مارسیا مرده است.

برای بزرگنمایی کلیک کنید This picture is the only one Courtnesha Rogers (right) still has of her friend Marcia. - COURTESY COURTNESHA ROGERS
  • حسن نیت ارائه میدهد COURTNESHA راجرز
  • این تصویر تنها یکی Courtnesha راجرز (راست) هنوز او را دوست مارسیا.

راجرز هنوز به او گفت بچه ها چرا او را نگه می دارد گریه, یا چرا او شده است کشیدن تا عکس از مارسیا —همیشه خنده حتی زمانی که آن را به طور افراطی نامناسب و شیرین و خیلی زیبا.

"زیبایی بیشتر از مغز" راجرز خواهد او را هنگامی که آن giggles فوران در بدترین زمان ممکن. هیچ کس متنفر بودم که دختر. او هرگز حتی استدلال کرد; اگر او دیوانه کردم او آنقدر عاطفی او فقط می خواهم پشت سر هم به اشک.

آن را تنها دو روز و شوک نشده برداشته نشده است. راجرز نگه می دارد و تفکر او می تواند تماس و مارسیا خواهد پاسخ دهد. او را برای رسیدن به تلفن خود را برای ارسال یک متن و سپس احساس سنگ غرق در داخل شکم او چرا که او می داند که مارسیا قصد ندارم به متن بازگشت.

حداقل او را نداشته باشند و کودکان و نوجوانان به طوری که کمی کمتر غم و اندوه به وزن در جهان است. راجرز می کشد ارشد او — آنجلو نزدیک به پنج سال "باد وحشی" روشن با انرژی برابر او هیپ سپس حلقه بازوی خود را در اطراف او از جدی محفوظ دختر کوچولو, Angele همچنین چهار. نوزاد آنجلینو دو است burbling خود را در جهان شاد بی اعتنا.

او از جان گذشته است برای نگه داشتن این بچه ها امن است. او فکر می کند از معترضان او را شنیده فریاد که پلیس با گاز کشته نوزاد خود را. چرا شما کودک خود را به یک اعتراض ؟ پلیس نمی تواند دیدن یک نوزاد در آن جمعیت.

"من میخوام اقامت کردن رسانه های اجتماعی," او به من می گوید. او را در خانه در حال حاضر مواد غذایی فله و ما در حال صحبت کردن با تلفن. "من صحبت کردم امتیاز من. من با متمدن اعتراض, اما من احساس می کنم مانند شورش مسخره است. غارت مسخره است. و من که سیاه و سفید, من فقط به نام یک راگون نه." او به تعریف آن برای من; من شنیده ام از این کلمه به عنوان یک نژادپرست را لکه دار اما در حال حاضر او می گوید آن را "یک فرد که دوست ندارد مردم سیاه و سفید."

که نمی تواند بیشتر از حقیقت.

"ما در حال اعتراض برای حقوق اما در شهر من آنها خرابکاری سیاه و سفید متعلق به فروشگاه! و من در تلاش برای رفتن به فروشگاه مواد غذایی و آنها در حال سوختن فروشگاه. همه چیز در مرکز شهر به دلیل آنها بر این باورند این است که در آن شهر پول است. فقط رفتن به اداره پلیس! که است که شما را دیوانه! چرا همه این کسب و کارهای دیگر را در معرض خطر? فقط به خاطر اینکه شما یک کسب و کار معنا نیست که شما می توانید استطاعت به آن بیمه شده است."

شورش و غارتگران نیست همه چیز سیاه و سفید او می افزاید. او دیده می شود افراد دیگر از رنگ و مقدار زیادی از سفیدپوستان در آن مخلوط بیش از حد. "من نیز دیده می شود تظاهرات که در آن مردم سفید ایستاده بود با حضور سیاه و است که واقعا سرد بود. و آن را صلح آمیز است."

هنوز او اعتماد ندارند سیاهان و سفید پوستان می توانید در کنار هم زندگی می کنند. "من زندگی در جنوب خیابان وجود دارد lotta, lotta مردم مکزیک. مکزیکی زحمت هیچ کس. آنها همیشه می دانست که چگونه برای کمک به شما در انجام کاری. اما سیاه و سفید محله? شاید نه. همانطور که ما فقط به دیده یک مرد سیاه و سفید joggin' و او را به گلوله بست. ما نمی توانیم هیچ چیز. ما نمی توانیم تنه زدن. این نه پایان."

قبل از فرگوسن فراتر از فرگوسن غیر انتفاعی نژادی سهام پروژه است داستان خانواده در 63106 یکی یکی در طول دوره این بیماری همه گیر. Courtnesha راجرز داستان به نظر می رسد در RFT ماه گذشته است و این قسط بعدی. شما می توانید یک آرشیو از داستان های دیگر در beforefergusonbeyondferguson.com.

و در ضمن او را از دست داده و دوست خود را. "و جامعه من نمی سازماندهی یک اعتراض که وجود دارد این است که سیاه و سفید در سیاه و خشونت است. زمانی که دیگر سیاه و سفید است و کشته شدن در مقابل بچه های خود را. فقط دو هفته پیش یک دختر رو کشته. چرا ما نمی ایستادگی و اعتراض و دیوانه در برابر این چیزها بیش از حد؟" مطمئن شوید که او می داند سیاه مردم در جامعه است که کار را برای پایان دادن به این نوع از خشونت بیش از حد, اما تلاش های خود را هرگز به این.

"من می گویند اجازه دهید در پایان همه خشونت" راجرز می گوید. "بیایید اعتراض برای همه از این در یک زمان."

او مکث. "من فکر می کنم ما نیاز به اعتراضات اما در حال حاضر ما در حال اقدام از خشم به جای فکر کردن در مورد وضعیت. ما در اولین واکنش ما این است که رفتن به تغییر هر چیزی."

بحث ما در مورد شهرستانها که در آن افسران پلیس, حتی پلیس ستاد ایستاده اند با معترضان. "اما ما در شهرستان این است که" راجرز می گوید. "و ما بسیاری از بد پلیس مخفی نیز هست. آنچه من در تلاش برای انجام دهید این است که صرفه جویی در هر پنی من فقط به دور است. تنها جایی است که من می خواهم احساس امن زندگی در اینجا است لدو یا چسترفیلد."

Angelino (left) and Angelo. Rogers did not go to the protests with her kids, though she is in sympathy with the goals. "Why would you take your baby to a protest? The police can’t see a baby in those crowds." - WILEY PRICE/ST. LOUIS AMERICAN
  • ویلی قیمت/ST. لوئیس آمریکا
  • آنجلینو (سمت چپ) و آنجلو. راجرز نمی تواند به اعتراضات با بچه ها هر چند او در همدردی با اهداف. "چرا شما کودک خود را به یک اعتراض ؟ پلیس نمی توانید یک کودک در این جمعیت."

در ضمن او تصمیم گرفت "این فقط بهترین را به اقامت در خارج از راه." رئیس جمهور تهمت است صحبت کردن در مورد غارت و تیراندازی: "او با نگاه کردن به آن مانند یک جنگ و در حال حاضر او فقط می خواهد برای کشتن هر کس." راجرز هنوز هم نگه داشتن نزدیک به خانه های عصبی, در مورد شهر بازگشایی زمانی که یک بیماری همه گیر هنوز هم هستند. "تنها ماندن در خانه و گرفتن بر روی هر آنچه شما نیاز به گرفتن بر روی" او می گوید. "به یاد بگیرند که چگونه به گره ژاکت."

زمانی که او یاد گرفته که او مهدکودک را بازگشایی در ماه جولای و سنت لوئیس مدارس دولتی در ماه اوت او هر دو رها و با احتیاط: "اگر بچه ها من نیاز به واکسینه شدن من میخوام homeschool آنها," او می گوید. (او نمی خواهد نیاز به نگرانی در هر زمان به زودی; یک COVID-19 واکسن نمی رود به تحقق توسط پاییز.)

اما در حال حاضر او در یک الگوی برگزاری و بچه ها از دست دوستان خود را و آنها دست گرفتن. "دیروز آن را مانند یک روز خوب," او می گوید مشتاقانه "و من سعی کردم به آنها را به پارک. آنها باز ,فروشگاه, اما این پارک هنوز هم پیچیده با پلیس ، بنابراین ما تنها ماندن در خانه است."

تن او است استعفا داد اما زمانی که ما صحبت از چند هفته پیش راجرز بود که در پایان عقل با آن cooped تا کودکان نو پا. "آنها در حال رفتن دیوانه!" او بانگ زد. "آنها خسته از بودن در خانه و ما در حال اجرا هستند از فعالیت های. من گفتم: "هی بچه ها شما می خواهید برای رفتن به فروشگاه?" و آنها گفتند: 'راه رفتن ؟ ما می خواهید برای دریافت در ماشین! "و من گفتم:" خوب این خودرو از نوع شکسته.'"

او فقط می خواهم آن را خریدم 2009 کادیلاک CTS هزینه کل مالیاتی بازپرداخت را انجام دهید. "من می خواستم برای دریافت یک ماشین قابل اعتماد است که می تواند به من در اطراف و من لازم نیست به نگرانی در مورد آن را برای چهار یا پنج سال چون من همیشه تا پایان با یک ماشین است که چیزی اشتباه است با آن." بچه ها خوشحال بودند.

"ما راه می رفت و همه جا در زمستان و این امر می تواند سرد و سر خود خواهد بود خیلی سرد بود و من هل دادن کالسکه را از طریق برف." قدیمی کدی به "joyride" یک تعریف جدید — آنها می clamber در داخل برای هر ماموریت.

سپس در اواخر یک شب این ماشین و یک ماشین همسایه رو ضربه. زمانی که راجرز بیرون رفت و بعد چشم او رفت و مستقیما به خام ابتدا. سپس او را دیدم او را همسایه با آن چراغهای جلو زدم.

"من تایر راد, است, مانند, خم, در," او می گوید من با آه. "این حتی drivable. و آنها می خواهند $700, و, که به نوع سخت برای من به استطاعت. به علاوه من در تلاش برای حرکت به دلیل برخی از بانوی نقل مکان کرد و در طبقه پایین و با او به ارمغان آورد اشکالات. سوسک! او را به جمع آوری قوطی و من حدس می زنم تبدیل آنها به پول نقد. من اینجا بوده ام یک سال تمام و هرگز دیده می شود بیش از یک مورچه آمده از طریق پنجره. در حال حاضر وجود دارد واقعا بوی بد آمدن از پایین وجود دارد — بچه ها من جلد بینی خود را زمانی که آنها به مراحل و بگو: مادر آن نامطلوبمان خیلی بد!'"

راجرز بسته بندی شده تا او کل خانه در جعبه به دلیل آن را به حال برای دریافت بمباران کردند — و چون او فقط ممکن است حرکت می کند. او اجاره شده بود تا در چند هفته و اگر این خواهد بود یک مشکل مداوم ... اما پس از آن ماشین خود را تا به حال برای رفتن به فروشگاه به طوری که او نمی تواند به آپارتمان او می خواست برای دیدن. اتوبوس فقط رفتن نیست در همه جا و به هیچ وجه او است رفتن به اجاره یک محل چشم نهان. او که یک بار و آن را یک فاجعه بود.

او می خواهم به معنای استفاده از این زمان به سعی کنید به عقب بر گردیم در پزشکی به طوری که او می تواند برای جلوگیری از پرداخت صدها دلار برای آنجلینو آسم پزشکی است. و او قرار بود با شروع کالج آنلاین. اما بین همه گیر ماشین, صورت حساب, سوسک, سه هم بزنید دیوانه کودکان و آپارتمان شکار هر چیز دیگری است لغزش دور.

Rogers is eager for Angele (pictured), Angelo and Angelino to be outside but is fearful of letting them play with children in the neighborhood. - WILEY PRICE/ST. LOUIS AMERICAN
  • ویلی قیمت/ST. لوئیس آمریکا
  • راجرز مشتاق برای Angele (تصویر) آنجلو و آنجلینو به خارج است اما ترس از اجازه دادن به آنها برای بازی با کودکان در محله.

ما صحبت کردیم و دوباره هفته بعد در مارس 14. "من خوب" او می گوید: "واقعا خسته است." من می توانم شنیدن آن را در صدای او است که معمولا شامپانی و متحرک. امروز وجود دارد یک لنگر وزن هر کلمه. "بچه ها شده اند تا تمام شب. من هیچ ایده چگونه آنها که انرژی! من قصد دارم به تغییر رژیم غذایی خود را و یا چیزی چون آن را فقط—" او قطع می گویند بصورتی پایدار و محکم به بچه ها "ما در حال مبارزه است. ما نمی توانیم آمار هر یک از دیگر. ما نیاز به انتخاب کنید تا تمام اسباب بازی, please." او را برمی گرداند به تلفن. "همه برنامه خواب خاموش است. من سعی می کنم به چرت زدن اما ..." هر کسی با بچه های کوچک می داند که چگونه است که می رود. "و آنها را از دست ندهید دوستان خود."

او نتواند او بیش از حد, اما لگد زدن را برای یک گپ طولانی خواهد بود یک لوکس. "دوستان من تماس بگیرید و آن را سخت به توضیح است که من واقعا نمی توانم در حال حاضر. آنها احساس, 'همه چیز را بسته پس چرا نمی توانید صحبت کنید؟' من نمی خواهم آنها را به احساس می کنم مثل من رها کردن آنها, اما گاهی اوقات من حتی نمی زمان به صحبت کردن با خودم. من حتی نمی زمان برای پیدا کردن خودم."

زمانی که من بپرسید در مورد ماشین آسانسور خلق و خوی خود را فورا. "آن را ثابت! و من که قرار بود به حرکت می کند اما من نمی دانم در حال حاضر. من اجاره دفتر بود دیگر جای زن نابود شده بیش از حد, بنابراین هفته گذشته برای من دیده نمی شود هر گونه اشکالات. آن بوده است به حالت عادی بازگشت. بنابراین من بحث اگر من قصد دارم برای باز کردن. من دو هفته قبل از من گیر اجاره برای یک سال دیگر."

او matter-of-fact در مورد آن, اما سپس صدای او جلوتر: "یک وضعیت دیروز اتفاق افتاده است راست پایین خیابان. 7 ساله اش به ضرب گلوله کشته شد و 12 سال نیز به ضرب گلوله. بچه ها burglarizing یک خانه. من حدس می زنم صاحب خانه شد rehabbing و او شنیده ام برخی از چیزهایی که در پشت. من نمی دانم اگر او دست پاچه و یا نمی دانم. بچه ها کشته شدند نه آنها مجروح شدند. بسیاری از مردم دیوانه هستند در صاحب خانه است. اما زندگی در اینجا, من می دانم که بچه ها بسیار سخت که مسئولیت رسیدگی به."

این معلوم است که به چه دلیل او می خواهد به حرکت می کند. "اما من به نوعی احساس می کنم مثل من فقط گیر در حال حاضر. که فقط به نظر می رسد این طرح از من که گیر کرده است."

او موفق به دریافت از طریق تلفن به تلاش برای بازگرداندن او پوشش مدیکید هر چند او را در حال انتظار برای شنیدن در مورد گام بعدی. "و من پخته شده یک وعده غذایی خوب برای روز مادر," او می گوید: "ایتالیایی مرغ و لوبیا سبز و سیب زمینی شیرین." مواد غذایی یکی از چند solaces این روز است. آنجلو را پنجم تولد در حال آمدن است تا او را برای رفتن به "کباب و او واقعا خوب کیک" نه او را از هر نقطه.

"من از شنیدن این مدارس ممکن است باز در ماه اوت" او می گوید: "اما من واقعا احساس می کنم آن را بی خطر است. آنها استفاده می شود به خانه آمده با سرماخوردگی به همین راحتی. زمانی که آنها در خانه آنها راه سالم تر است." از سوی دیگر او می افزاید: "من در نیمه راه از دیوانه. من استفاده می شود به آنها که در مدرسه تمام روز این است که من به نوزاد روز. من آماده نیست که!" آن متفاوت خواهد بود اگر آنها می تواند بیرون رفتن و بازی "اما من بیشتر ترسم از کودکان در این محله نسبت به بزرگسالان است. آنها فقط حمل بسیار خشونت درون خود است."

او را مورد فکر کردم که چرا: "پدر و مادر نیست و در هماهنگی با آنها. برخی از خانواده ها با مواد مخدر و دیگران در حال کار زیادی است و نمی تواند نگه داشتن چیزهای پایدار است. بسیاری از بچه ها به نوبه خود به خیابان ها برای عشق. من اجازه نمی دهد بچه ها به بازی با دیگر کودکان و نوجوانان در محله و یا رفتن به خارج بدون من. بچه ها می آیند و می گویند 'می توانید آنها بیرون می آیند ؟" و من می گویم " من شاید بعد.' زیرا اینها همان بچه ها من در حال اجرا به بالا و پایین خیابان cursin' و مبارزه است."

او هنوز هم فکر کردن در مورد در حال حرکت است. "فقط در حال حرکت در زندگی به طور کلی" او می افزاید: "پیدا کردن درآمد بیشتر و گرفتن آن را با هم." در حال حرکت است یک استعاره به عنوان به خوبی به عنوان یک هدف. "من فقط نمی خواهم به زندگی می کنند این زندگی بیش از حد طولانی است."

من از او چگونه فکر می کند زندگی خود را ممکن است متفاوت باشد اگر او می خواهم تا سفید. "من فکر می کنم من می توانید از طریق درب به راحتی," او می گوید. "در حال سیاه و سفید در حال حاضر می آید با یک نام'،' نابخردانه. اگر من یک زن و سه بچه ها من فکر نمی کنم من می خواهم یک واکنش. یک فرد سیاه و سفید است که فقط به طور خودکار یک کلیشه. هیچ کس می خواهد به شما فروش یک خانه. مردم سیاه و سفید تبدیل برای هر چیزی است."

و گاهی اوقات آنها را به ضرب گلوله و بدون هیچ دلیل خوب است. و یا آنها صدمه اعتراض شخص دیگری گرفتن شات. و یا آنها مریض است. "اگر شما ماندن در داخل در حال حاضر من نمی دانم آنچه به شما بگویم" راجرز می گوید. "من می ترسم به در خانه ، شما نمی توانید با پلیس تماس بگیرید, چرا که آنها مشغول آنها حتی نمی توانید آمده و به شما کمک کند.

"اگر شما آن را از طریق این همه شما خوبان."

برای بزرگنمایی کلیک کنید 63106logo_2000px.png


tinyurlis.gdu.nuclck.ruulvis.netshrtco.de
آخرین مطالب
مقالات مشابه
نظرات کاربرن