مداحی برای من غفلت پنجره باغ گیاه

گرامی دوستان

با تشکر از شما برای بودن در اینجا به افتخار زندگی کسانی که سفر به معنای بسیار به همه ما که از داستان هستند که از روی علاقه و به ناچار رو به پایان است. من صحبت کردن البته از گیاهان من کاشته شده در پنجره در ابتدای بیماری همه گیر. آنچه قابل توجه زندگی آنها منجر شده است. با توجه به سهل انگاری و تحقق است که من نه تنها که خوب در حال رشد پنجره گیاهان و به نوعی آن را فقط به عنوان یک چیزی که به انجاماست برای خداحافظی آمده.

ما برای اولین بار در زمان گیاهان Scallions و مریم گلی و البته کودک کرفس صفحه اصلی از شهرستان های تازه فروشگاه مواد غذایی در ماه مارس است. چگونه تازه و سبز همه آنها نگاه کرد که روز اول هر پر با وعده با وجود دانش من است که من موفق به کشتن بسیاری از "فنا ناپذیر" شاداب. هنوز, من تمایل به این زندگی با مراقبت از تماشای ریشه در عینک شات کامل از آب و کاشت مریم گلی در لیوان در حالی که خواب قهوه ای, کره, سس, من می خواهم قاشق آینده بیش از راویولی. من ماه داخل نمی خواهد در پایان افسردگی و شاید اسکوربوت من فکر می کردم. در اینجا من ناجی رمان صرفه جویی! در اینجا من امیدوار است.

به عنوان ماه رفت و در باغ رونق است. نه کرفس. در حالی که من کاشته او پایه در آب های کم عمق و او برخی از برگ که واقعا اتفاق افتاده بود او یک لزج پایین با مقدار رشد. اما حکیم و پیازچه خوشحال به نظر می رسید. من به زودی حمل و نقل Scallions از شات خود را شیشه ای پر از آب و به یک قهوه می تواند پر از خاک در امیدوار است که آنها می خواهم رشد بزرگتر و قوی تر از قبل. مریم گلی جوانه زده برگ جدید از آن لیوان. به عنوان رفتن گیاهان می رود بنابراین ملت با خودم می گفتم. زمان Scallions رشد قد بلند و ضخیم, من می خواهم به تجمع maskless با دوستان در کافه ها دوباره در معرض آنها را به من unshielded پیازچه نفس.

اما من باغ مواجه مبارزه مانند زمانی که یک پرنده کاملا کنده یکی از پیازچه خواهر و برادر از آن می تواند قهوه خانه پس از من نقل مکان کرد و آن را بر روی بالکن و یا زمانی که متوجه شدم که آن را در تابستان و من واقعا نمی قرار داده حکیم در هر چیزی به جز اطراف شکرگزاری. وجود دارد طوفان بزرگ از اوایل ماه جولای که تقریبا غرق Scallions. وجود خشکسالی از اواسط آوریل, مه, ژوئن و جولای که در طی آن من فقط مرتب کردن بر اساس پریشان و افسرده را فراموش کرده و به آب همه چیز را از آن حكيم هرگز کاملا بهبود یافتند. و در آنجا بود وحشت خفیف از اواخر ماه ژوئیه که در آن من متوجه شدم یک دستور به نام برای Scallions و حتی استفاده از آنها را در دستور دقیقا چیزی است که من آنها را برای من نگران با چیدن یکی من می خواهم ده سال کار و به نوعی jinxing کل کشور اپیدمیولوژیک حال پیشرفت است.

Scallions واقعا فقط به همراه داشت مزه توخالی سبزی که من در تلاش برای حفظ سفید ریشه حتی اگر این است که من می خواستم و سیج برگ بودند هرگز به اندازه کافی بزرگ را تحت زینت هر ظرف. و بنابراین ما پیشنهاد آنها را وداع. شاید در هواپیما های دیگر آنها را پیدا کردن یک سرنوشت. اما همه ما می تواند قلب را در دانستن آنها خواهد پیوست با خواهر و برادر خود را از سراسر جهان: کرفس پایه استارتر خمیر ترش و تبادل نظر گلدوزی کیت. ممکن است خاطرات خود را می تواند یک برکت و رحمت است.