بریت بنت در انتشار نیمه ناپدید شده در جریان اعتراضات جورج فلوید

باشگاه کتاب Vox در حال ارتباط با Bookshop.org حمایت از کتابفروشان محلی و مستقل است.

هفته گذشته، نویسنده پرفروش نیویورک تایمز بریت بنت با بازدید از بحث در مورد آخرین رمان خود، نیمه ناپدید شده، باشگاه کتاب Vox را برازنده کرد. من با بنت در مورد عبور از داستان ها گپ زدم، چگونه عاشقانه ای بنویسم که احساس کنترل نمی کند و انتشار کتاب فراری تابستان چه حس دارد. این اوج پوشش نیمه ناپدید شده ما در طول یک ماه گذشته بود، و آن را نا امید نیست. سازمان دیده بان ویدیو کامل بالا و خواندن نکات برجسته از مکالمه ما، به آرامی برای طول و وضوح ویرایش شده، در زیر.

هنگامی که شما به پایان برساند تا در اینجا، آماده The Idiotبرای پوشش سپتامبر ما از احمق الیف Batuman است، یک رمان پردیس بسیار خنده دار و بسیار مناقصه است که می گیرد در سال 1995، درست به عنوان ایمیل شروع به برخاست. ما اولین بحث احمقانه خود را در روز جمعه 11 سپتامبر منتشر خواهیم کرد.

برای اطمینان از اينکه در اين مدت چيزی را از دست ندهيد، در خبرنامه باشگاه کتاب Vox ثبت نام کنید.

نیمه ناپدید شدن برای اولین بار در شماره ۱ در فهرست پرفروش ترین های نیویورک تایمز به نمایش در آمد و این جنگ مناقصه بزرگ بر سر حقوق تلویزیون وجود داشت. اون چطور بود؟

دیوانه! همه اون اتفاقات برگشته ماه واقعا عجیب و هیجان انگیزی برای من بود. و هیچ کدام از آن ها چیزهایی نبودند که تا به حال می توانستم با این کتاب پیش بینی کنم. من فقط امیدوار بودم که مردم حتی بخواهند کتاب بخوانند همانطور که ما این اپیدمی و این بحران را تجربه می کنیم که همه ما در آن هستیم. فقط امیدوار بودم که مخاطبی برای کتاب وجود داشته باشد. و مطمئنا انتظار نداشتم تماشاگران اینقدر مشتاق باشند.

بله، آن را بسیار مشتاق است. و من فکر می کنم بخشی از آن از صدای کتاب می آید که خواندن آن فقط بسیار غنی و لذت بخش است. انگار ميتوني خودت رو توي اون بپيچي چگونه به صدای روایی کتاب فکر می کردی که آن را کنار هم می گذاشتند؟

فکر می کنم می دانستم که می خواهم با این علم همه چیز بازی کنم، این نوع صدای همه دانستنی که در شخصیت های مختلف فرو خواهد رفت و از آن ها پیروی می کند که به جاهای مختلف می روند. اما من فکر می کنم من همچنین همیشه در مورد آن علوم همه چیز در شهر که در آن کتاب باز می شود و شهر است که مراکز کتاب در اطراف فکر می کردم. این می گوید رفتن از افرادی که در شهر زندگی می کنند، اما همچنین به دنبال مردم پس از آنها شهر را ترک کرده اند به هر کجا که آنها در نهایت در سراسر جهان است.

آن صدای شایعات The Mothersبسیار شبیه به خانم های کلیسا در مادران-اولین کتاب شما - که کریونانی هستند.

من از شایعات خوشم میاد! من فکر می کنم شایعات یک حالت واقعا مفید از قصه گویی و حالت واقعا سرگرم کننده از قصه گویی است.

خيلي مهمه . من خيلي وقتم رو صرف ني گوسيپ ميکنم. نوشتن این کتاب که اینقدر نگران نژاد در دوران جیم کرو است و در دهه های بعد چه می شد و بعد در این لحظه بیرون آمده است که گفتگوی ملی در مورد نژاد اینقدر گالوانیزه شده است؟

عجیب. شما صرف نوشتن یک کتاب طولانی، شما هیچ تصوری از زمینه خواهد شد مانند زمانی که کتاب در واقع بیرون می آید. برای من مدام فکر می کردم: «اوه، این کتاب در یک سال انتخاباتی بیرون می آید.» و من فکر کردم که این فقط زمینه پیرامون کتاب خواهد بود. و بعد شروع کردم به درک اینکه قرار است در طول یک that همه گیر بیرون بیاید، و بعد این احساس می کرد که زمینه ای است که نمی توانستم پیش بینی کنم، و بیشتر ما نمی توانستیم داشته باشم. و بعد شايد يه هفته بعد از کشته شدن جورج فلويد کتاب بيرون اومد و گفتگو در آن لحظه به طور مربعی تبدیل شد تا مسابقه دهد.

بنابراین عجیب بود، اما باید متوجه می شدم که هر نوع برچسب جدول زمانی چیزی است که از خارج از کتاب می آید. گاه شماری برچسبی است که به صورت خارجی اعمال می شود. و قطعا چیزی نیست که به عنوان نویسنده در دست شما باشد. به زمینه ای که در آن کتابی منتشر می شود، و خوانندگان به کتاب سلام می کنند، ارتباط دارد. بنابراین احساس بسیار عجیبی داشت، اما باز هم احساس می کرد که یکی از آن چیزهایی است که به شیوه ای ربطی به شما ندارد، هر چند که به روایت پیرامون کتاب کمک می کنند.